جزر و مد

تلاطم بی هیاهویی است که خاستگاهی مشترک دارد...

۲۸ مطلب توسط «آرش» ثبت شده است

نگاهی بر آمار

اخیرا معاون وزیر بهداشت به ارائه جدیدترین آمارها در برخی حوزه های سلامت پرداخته است. می توانید آمار را از این جا دریافت کنید.

یک آمار تامل برانگیز، مصرف سالیانه 420 میلیون لیتر مشروبات الکی در ایران است. با کمی محاسبه مصرف سرانه هر ایرانی 5.6 لیتر می شود. برای مقایسه آمار مصرف سرانه الکل در بعضی از کشورها را قرار دادم(لینک منبع):
مصرف سرانه(کل جمعیت):
استونی و اتریش(بالاترین مصرف سرانه): 12.3 لیتر
آلمان: 11 لیتر
انگلستان: 10 لیتر
آمریکا: 8.6 لیتر
کانادا: 8 لیتر
ژاپن:7.3 لیتر
ایتالیا: 6.9لیتر
مکزیک:5.1لیتر
اسرائیل: 2.4لیتر
ترکیه:1.6 لیتر

اگر صرفا جمعیت بالای 15 سال را محاسبه کنیم به رقم 7.3 لیتر برای هر نفر ایرانی می رسیم. در اینصورت
۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
آرش

عدم رابطه در مقابل تعامل با آمریکا؟

بی بی سی مقاله جالبی در مورد تفاوت دیدگاه رهبری و آقای ظریف در مورد نحوه تعامل با آمریکا گذاشته است. متن مقاله را در اینجا ببینید.


"رابطه با آمریکا یا هر کشور دیگری "ابزار" است و باید در جهت منافع ملی به کار گرفته شود؛ رابطه با امریکا به قول فقها: نه واجب است نه حرام. بنده به دلایل متعدد معتقدم که ما از تعامل مستقیم کم تر ضرر می بینیم، چون واسطه ها چه دولتی و چه شخصی نه صداقت دارند و نه مسائل ما را به درستی می فهمند و نه پیام ها را درست منتقل می کنند ، انباشت برخوردهای منفی حل نشده از کودتای 28 مرداد تا لانه جاسوسی و از حمایت آمریکا از عراق تا موضوع هسته ای، برداشت های اشتباه، سوتفاهمات ناشی از تعاملات غیر مستقیم، مهم ترین عوامل بی اعتمادی و تقابل است، روابط ایران و آمریکا نیازمند یک پارادایم جدید است، طرفین خواسته ها، نگرانی ها و دیدگاه های خود از طرف دیگر را مشخص کنند؛ این اقدام قبل از اینکه دوجانبه باشد یک اقدام داخلی است هر یک از طرف ها باید در محیط های تصمیم گیری خود مثل: شورای امنیت ملی یا نهاد رهبری، تصویر روشنی که از مشکلات با طرف مقابل دارند و راه حل های آن ایجاد کنند."

به نقل از کتاب"آقای سفیر-گفتگو با محمد جواد ظریف" نوشته محمد مهدی راجی



۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
آرش

چرخش استراتژیک یا تغییر در تاکتیک؟

پس از توافق وین در مورد برنامه هسته ای ایران، موافقان و مخالفان در کشورهای درگیر مذاکرات بویژه در ایران و آمریکا شروع به بحث پیرامون آن کردند. یکی از موارد کلیدی این مباحثات پیرامون این مسئله است که آیا این توافق منجر به تغییر بنیادی در ایران و سیاست هایش خواهد شد و یا خیر.

یکی از مسائل محوری در سخنان اخیر رهبری حول همین موضوع بوده است که گفته است ما تغییری در سیاست های دیگر خود در خاورمیانه نخواهیم داد. مثال دیگر بحث جنجالی احمد سلامتیان و مهدی خلجی روی رفتار ایران پس از توافق بود. لینک ویدیوی مباحثه آنان را در بی بی سی می توانید در اینجا ببینید.

مقاله تلگراف نیز در ارتباط با این موضوع بود. اصل مقاله در اینجا و ترجمه فارسی آن را در الف ببینید. تلگراف به شدت به توافق منعقد شده می تازد تا جایی که معتقد است اوباما در پذیرش این توافق حماقت از خود نشان داده است. در اینجا نیز بحث محوری

۸ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
آرش

پیرامون آزادی بیان یا بیان آزادی

در نظر من آزادی بیان باید در یک جامعه بدون هیچ محدودیتی اعمال گردد و تنها قید آن سلب کردن آزادی بیان دیگران خواهد بود. در ابتدای نوشته، ترجیح می دهم تا حد زیادی موقعیت خود را نسبت به سوالات خوب مطرح شده در نوشته میثم روشن کنم. آیا می توان به هر روشی تفکر و فردی را مورد نقد قرار داد؟ بله، آیا هرکسی می تواند نقد کننده یک تفکر باشد ؟ بله، آیا از هر رسانه و تریبونی می توان یک موضوع خاص را مطرح کرد؟ بله، آیا امکان دفاع به طرف مقابل باید داده شود؟ بله.

در کمال تعجب متوجه شدم که درآمریکا از اصطلاحاتی که ما در ایران مرتبا تکرار می کنیم خبری نیست مانند: نقد سازنده، نقد با پرهیز از توهین، نقد بدون تخریب، آزادی بیان با صدها قید مانند آنها که در نوشته میثم بیان شده است وعباراتی نظیر این ها. تعریف ساده ولی مفید از آزادی بیان آن است که فرد برود بر سر میدان شهر و هرچه دلش خواست بگوید و کسی نیز جلوی او را نگیرد، آزارش ندهد، زندانش نکند و یا او را نکشد. اما نکته عجیب تر آن که آیا در جامعه آمریکا هر روز صبح همه به میدان شهر می روند و مشغول نقد کردن کل مسائل جامعه هستند؟ پاسخ خیر است، آیا بصورت عمومی، در آمریکا افراد هر روز به هر روشی که بخواهند تفکر و فرد مقابل را نقد می کنند؟ پاسخ خیر است، آیا افراد در نقدهای خود دائما مشغول توهین کردن و بی اخلاقی به یکدیگر هستند؟ مجددا پاسخ خیر است. آیا از هر رسانه و تریبونی در جهت استفاده از آزادی بیان استفاده می کنند؟ باز هم پاسخ خیر است. این در حالی است که در مورد تمام مصادیق فوق مثال هایی را به عینه دیده ام که رخ داده است و رخ می دهد به این معنی که امکان بروز و ظهور آنها در جامعه آمریکا وجود دارد ولی  این گونه نیست که همواره در حال رخ دادن باشد. این دو موضوع یعنی آزادی جامعه برای نقد هر مسئله و به هر شکل و مقایسه آن با وضع موجود جوامعی مانند آمریکا چگونه قابل توجیه است؟

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
آرش

تحلیل اقتصادی!

امروز دیدم شبکه VOA مصاحبه ای با یک اقتصاددان درباره اثرات توافق وین بر ایران انجام داده است. لینک ویدئو را اینجا گذاشتم. آقای دکتر فریبرز رئیس دانا که در تهران زندگی می کند با لحن بسیار عصبانی توافق وین را می کوبد. جالب این که هرچه گوش کردم اثری از تحلیل اقتصادی در صحبت های ایشان ندیدم. البته ظاهرا تحصیلات ایشان در حوزه اقتصاد از دانشگاه های معتبر است و استاد نیز هستند. اما از نحوه صحبت ایشان بسیار متعجب شدم.

تحلیل دیگری در همین زمینه از یک اقتصاددان جوان (دکتر حامد قدوسی) دیدم که به شرح زیر است:
۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
آرش
پیرامون تحریم خوب، تحریم بد

پیرامون تحریم خوب، تحریم بد

چند وقت پیش در یکی از کشورهای مجاور ایران مجسمه بزرگی از طلا از رئیس جمهور آن کشور در حالیکه سوار بر اسب و شمشیر بدست او را نشان می داد، ساخته بودند و در میدان اصلی پایتخت نصب کرده بودند تا حاکم آن کشور نمایشی توخالی از احساس قدرت داشته باشد. این در حالی است که آن کشور از فقر، خشکسالی، فضای خفقان سیاسی، بیکاری و سایر مشکلات رنج می برد. حکایت برنامه هسته ای ایران نیز حکایت اسف بارتری از این حکایت است. برنامه ای که طبق برآوردها رقمی بین 400 تا 500 میلیارد دلار هزینه های مستقیم و غیر مستقیم به کشور تحمیل کرده و در این سال ها تمام ابعاد زندگی ایرانیان را تحت شعاع قرار داده است. برای آن که حسی نسبت به این رقم داشته باشیم لازم است بدانیم میزان بدهی کل یونان که وضع این کشور را فلج کرده و اتحادیه اروپا را به بحران نزدیک کرده، رقمی در حدود 360 میلیارد دلار است.

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
آرش

فتنه های بزرگتری که در راهند...

بدون شک می توان گفت انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 و حوادث بعد از آن نقش مهمی بر روند سیاسی ایران امروز دارد. تا مدت ها اتفاق اثرگذاری در صحنه سیاست داخلی ایران در این وسعت رخ نداده بود. واقعیت آن است که تا قبل از وقایع آن سال، انقلاب سال 1357 بعنوان مرجع بسیاری از کنش ها و مواضع  سیاسی در ایران بود؛ دائما صحبت از آن بود تا آرمان های برباد رفته انقلاب 57 زنده شود، مسیر منحرف شده از انقلاب اصلاح گردد، عدالتخواهی وعده داده شده در شعائر انقلاب احیاء گردد، آزادی های موعود در اصول قانون اساسی برآمده از انقلاب محقق گردد، اسلام انقلابی دوباره در مرکز تصمیمات اجتماعی و سیاسی ایران قرار گیرد و خلاصه آن که هر گروه سیاسی بر اساس روایت خود از آن حادثه تاریخی، سعی در مشخص کردن موقعیت خود در سپهر سیاست ایران داشت و صد البته گروه های سیاسی رقیب در این میان مسئول انحراف از اصول اساسی انقلاب بودند. اما وقایع انتخابات 88 تمامی این معادلات را برهم زد. پس از آن است که موقعیت گروه ها و شخصیت های سیاسی و حتی اجتماعی، فرهنگی و هنری بر اساس موضع گیری هایشان در وقایع آن سال ها مشخص می شود؛ وقایعی که از آن با عنوان "فتنه" توسط حاکمیت و جریان های نزدیک به حاکمیت نام برده می شود. از آن زمان به بعد بود که واژگانی نظیر "سران فتنه"، "ساکتین فتنه"، "خواص بی بصیرت" و"کاسبان فتنه" وارد ادبیات سیاسی ایران می شود و از آن برای درهم کوبیدن جناح های سیاسی رقیب بخصوص توسط جریان اصول گرا بکار می رود. سوال آن است که چرا با تسلط نسبی حاکمیت پس از آن وقایع، همچنان از آن با این شدت و حدت یاد می شود و این چنین در مرکز توجه حاکمیت در ایران است؟ چرا هنوز سخن از آن است که فتنه های بزرگتری در راه است؟ نگرانی حاکمیت از آن وقایع در چیست؟ اصولا اهمیت وقایع انتخابات 88 و پس از آن در چیست؟ برای پاسخ به این پرسش باید دید دلایل و علل آن وقایع در چه بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
آرش
web-site

web-site


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
آرش