تحلیل دیگری در همین زمینه از یک اقتصاددان جوان (دکتر حامد قدوسی) دیدم که به شرح زیر است:
" انشاا... که توافق نهایی و اجرایی خواهد بود و پربرکت و منشاء خیر و صلح و رشد برای مردم ایران و منطقه و جهان. این چند نکته کوچک تلگرافی اولیه به ذهن من میرسد در مورد برخی پویاییهای اقتصاد پس از توافق. این موارد با فرض رفع تحریمها است و چون استتوس فیسبوکی دمدستی است همه اثرات را در بر نمیگیرد.
- رفع تحریمها دو اثر مجزا دارد: کاهش ریسک و افزایش سطح بهرهوری اقتصاد. کاهش ریسکها از میزان «ذخیره احتیاطی» میکاهد و خوشبینی به روند آینده (به زبان اقتصادی افزایش درآمد دوره زندگی یا شیب بهرهوری سرمایه انسانی و درآمد) باعث جهش در مصرف فعلی میشود.
- کاهش «ذخایر احتیاطی» و «تمایل به قرض گرفتن از آینده برای مصرف فعلی» باعث جهش در تقاضای جامعه برای کالا و خدمات میشود و به افزایش درجه استفاده از ظرفیت در صنایع و خدمات داخلی کمک میکند. به نظرم این نیرو اولین و سریعترین نیروی رشد اقتصادی خواهد بود.
- با آزاد شدن داراییها و افزایش صادرات نفت حجم بزرگی از دلار جدید وارد اقتصاد خواهد شد. مدیریت نرخ ارز و جلوگیری از افت و نوسانات قیمت دلار یکی از چالشهای بزرگ خواهد بود.
- در بازار ارز عرضه ارز جدید از محل «ذخایر احتیاطی» مردم و بنگاهها احتمالا تا حدی قیمت را به صورت موقت پایین بیاورد.
- اگر آزاد شدن پولها با رفع تحریم در حوزههایی مثل هواپیمایی و صنعت نفت باشد تکلیف مصرف بهینه بخشی از دلارهای آزاد شده راحت خواهد بود.
- رفع تحریمها هزینههای مبادلاتی «واردات» و «صادرات» را کم میکند. با حذف اصطکاکها واردات کالاهای مصرفی و سرمایهای احتمالا بین ۱۰ تا ۵۰ درصد (بسته به نوع کالا و مبداء آن) ارزانتر شود. مردم باید این اثر را ظرف حدود شش ماه حس کنند.
- بخش صادرات که در این مدت به مدد ارز گرانشده موقعیت خوبی به دست آورده بود از رفع موانع تجاری/مالی صادراتی بهره زیادی برده و میتواند یک جهش جدید را تجربه کند. این به نظرم دومین نیروی رشد اقتصادی خواهد بود.
- سرمایهگذاری کفزمین (واقعی) در بالادست نفت و گاز، صنایع تبدیلی نفت و گاز و صنایعی مثل برق با تاخیر زمانی بین یک تا دو سال رخ خواهند داد ولی وقتی اتفاق بیفتند لوکوموتیو قوی برای رشد صنایع مهندسی و ماشینسازی و الخ و موتور پایداری برای رشد اقتصادی خواهند بود.
- دولت تحت فشار زیادی برای تبدیل دلارهای جدید به اقلام ریالی بودجه خواهد بود. اگر بخش خصوصی تقاضای کافی برای خرید دلارهای نفتی داشته باشد این کار اثر تورمی ندارد ولی اگر دلارها به بانک مرکزی تحویل شوند و در خزانه بانک مرکزی بمانند تورمزا خواهند بود.
- چون بسیاری از صنایع زیرظرفیت کار میکنند احتمالا موج قوی از تقاضای سرمایهگذاری را شاهد نخواهیم بود. ولی تقاضا برای ارتقاء فناوری و تولید محصولات جدید به وجود خواهد آمد. یک مانع مهم برای تحقق این نیرو محدودیتهای تامین مالی (خصوصا با در نظرگرفتن وضعیت بحرانی نظام بانکی) است.
-... طولانی شد. توقف میکنم.
جمعبندی: به نظرم هیچ نیروی درجه اولی در کوتاهمدت (شش ماه اول) وجود نخواهد داشت. افزایش امید به آینده مقداری تحرک اقتصادی ایجاد خواهد کرد. ورود دلارهای آزاد شده و رفع موانع واردات اولین نیروهایی خواهند بود که مردم ظرف سال اول در زندگی خود حس خواهند کرد. رشد اقتصادی با تاخیر یکی دو ساله رخ خواهد داد و احتمالا جهش مهمی در اشتغال را تا آن زمان شاهد نخواهیم بود. خوشبین و پرامید و پای کار برای ساختن آینده باشیم ولی انتظار تحول سریع نداشته باشیم."
صرف نظر از اینکه شخص موافق یا مخالف توافق هسته ای است نگاه کنید به نحوه بیان و تحلیل .... به نظرم ما به اقتصاددان هایی نیاز داریم که مبتنی بر واقعیت ها صحبت کنند و با رویکرد علمی و بی طرفانه.... حالا هر گرایش سیاسی هم داشته باشند!