پس از توافق وین در مورد برنامه هسته ای ایران، موافقان و مخالفان در کشورهای درگیر مذاکرات بویژه در ایران و آمریکا شروع به بحث پیرامون آن کردند. یکی از موارد کلیدی این مباحثات پیرامون این مسئله است که آیا این توافق منجر به تغییر بنیادی در ایران و سیاست هایش خواهد شد و یا خیر.

یکی از مسائل محوری در سخنان اخیر رهبری حول همین موضوع بوده است که گفته است ما تغییری در سیاست های دیگر خود در خاورمیانه نخواهیم داد. مثال دیگر بحث جنجالی احمد سلامتیان و مهدی خلجی روی رفتار ایران پس از توافق بود. لینک ویدیوی مباحثه آنان را در بی بی سی می توانید در اینجا ببینید.

مقاله تلگراف نیز در ارتباط با این موضوع بود. اصل مقاله در اینجا و ترجمه فارسی آن را در الف ببینید. تلگراف به شدت به توافق منعقد شده می تازد تا جایی که معتقد است اوباما در پذیرش این توافق حماقت از خود نشان داده است. در اینجا نیز بحث محوری آن است که آمریکا و متحدانش می توانستند فشارهای بیشتری به ایران بیاورند و موجب تغییر رفتار ایران شوند اما با این ودر این جاجود نه تنها این کار را نکردند بلکه پول های بلوکه شده ایران را آزاد کردند و تحریم های تسلیحاتی را نیز قرار است بردارند. در اینجا نویسنده بر این اعتقاد است که این حد از امتیاز دادن بدون تغییر در رفتار ایران حماقت است. در واقع نویسنده بر این باور است که ایران تغییری در استراتژی های خود نخواهد داد.

بحث مشابهی را نخست وزیر اسرائیل هنگام کنفذانس مطبوعاتی با وزیرخارجه انگلیس داشت. او گفت شما با کشوری به توافق رسیدید که چهار روز قبل از آن در خیابان های آن مرگ بر اسرائیل می گفتند چگونه فکر می کنید این یک توافق خوب است؟ پاسخ وزیر خارجه انگلیس اما جالب بود. او گفت در همان تظاهرات مرگ بر انگلیس و مرگ و آمریکا هم گفتند ولی ما به شعارهای کف خیابانی آن ها کار نداریم، رفتارشان را می سنجیم. مشابه این استدلال را نیز باراک اوباما چندین بار تکرار کرده است.

میثم چند روز پیش از من سوال کرد به نظر تو چرا آنان حاضر شدند با ایران مذاکره کنند؟ به نظر من این سوال بسیار مهمی در تحلیل این است که آیا ایران در آینده چرخش استراتژیک از خود نشان خواهد داد و یا تغییر تاکتیک.

به نظر شما آیا کشورهای غربی تنها به خاطر این که مثلا 100هزار سانتریفیوژ ما را به مثلا 10 هزار تقلیل دهند درگیر چنین مذاکرات وسیع و گسترده با ایران شده اند و یا ایران در طی مذاکرات این سیگنال قوی را به آنان داده است که حاضر است بر سر بسیاری مسائل مهم و ارزشمندتر در خاورمیانه با غرب به تفاهم برسد؟ چرا غربی ها دائما می گویند ما به شعارهای آنان کاری نداریم و رفتار آنان را ارزیابی خواهیم کرد؟ آنان قرار است در رفتار ایران چه تغییری ببینند؟

این که رهبری همچنان بر سازش ناپذیری با غرب اصرار می ورزد البته می تواند ناشی از محدودیت های داخلی او در اعمال چرخش استراتژیک باشد. مقاله نشنال اینترست بر خلاف تلگراف نسبت به تغییر استراتژیک از سوی ایران در بالاترین سطوح خوش بین است.


نظر شما چیست؟