سردار همدانی همین اواخر: "در فتنه 88... 5 هزار نفر از کسانی که در آشوبها حضور داشتند ولی در احزاب و جریانات سیاسی حضور نداشتند بلکه از اشرار و اراذل بودند را شناسایی کردیم و در منزلشان کنترلشان میکردیم. روزی که فراخوان میزدند اینها کنترل میشدند و اجازه نداشتند از خانه بیرون بیایند. بعد اینها را عضو گردان کردم. بعداً این سه گردان نشان دادند که اگر بخواهیم مجاهد تربیت کنیم باید چنین افرادی که با تیغ و قمه سروکار دارند را پای کار بیاوریم." (منبع: تابناک)
روح اله حسینیان : "اگر برجام رأی بیاورد شما را اعدام کرده و در رآکتور اراک دفن می کنیم و رویتان سیمان میریزیم" (منبع: عصر ایران)
چه باورهایی منجر به این رفتارها می شود؟ آیا نباید در این باورها شک کرد؟ آیا این باورها به دنبال حقیقت هستند؟
اما در رابطه با شهید همدانی چون با افکار ایشان آشنایی دارم باید عرض کنم منظور ایشان در قالب کلمات به خوبی آورده نشده (که این می تواند ناشی از مصاحبه کننده یا ضعف خود ایشان در انتقال باشد)
منظور این است افرادی که جرئت و جسارت مبارزه و روحیه تهاجمی در آنها هست قابلیت سرمایه گذاری دارند. عقیده آنها به هر طرف که متمایل شود پتانسیل خوبی برای اعمال قوه قهره هستند.
فارغ از درست یا غلط بودن این تفکر، این استراتژی ربطی به دنبال حقیقت بودن یا نبودن فرد ندارد