جزر و مد

تلاطم بی هیاهویی است که خاستگاهی مشترک دارد...

۱۳ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

نگاهی بر آمار

اخیرا معاون وزیر بهداشت به ارائه جدیدترین آمارها در برخی حوزه های سلامت پرداخته است. می توانید آمار را از این جا دریافت کنید.

یک آمار تامل برانگیز، مصرف سالیانه 420 میلیون لیتر مشروبات الکی در ایران است. با کمی محاسبه مصرف سرانه هر ایرانی 5.6 لیتر می شود. برای مقایسه آمار مصرف سرانه الکل در بعضی از کشورها را قرار دادم(لینک منبع):
مصرف سرانه(کل جمعیت):
استونی و اتریش(بالاترین مصرف سرانه): 12.3 لیتر
آلمان: 11 لیتر
انگلستان: 10 لیتر
آمریکا: 8.6 لیتر
کانادا: 8 لیتر
ژاپن:7.3 لیتر
ایتالیا: 6.9لیتر
مکزیک:5.1لیتر
اسرائیل: 2.4لیتر
ترکیه:1.6 لیتر

اگر صرفا جمعیت بالای 15 سال را محاسبه کنیم به رقم 7.3 لیتر برای هر نفر ایرانی می رسیم. در اینصورت
۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
آرش

عدم رابطه در مقابل تعامل با آمریکا؟

بی بی سی مقاله جالبی در مورد تفاوت دیدگاه رهبری و آقای ظریف در مورد نحوه تعامل با آمریکا گذاشته است. متن مقاله را در اینجا ببینید.


"رابطه با آمریکا یا هر کشور دیگری "ابزار" است و باید در جهت منافع ملی به کار گرفته شود؛ رابطه با امریکا به قول فقها: نه واجب است نه حرام. بنده به دلایل متعدد معتقدم که ما از تعامل مستقیم کم تر ضرر می بینیم، چون واسطه ها چه دولتی و چه شخصی نه صداقت دارند و نه مسائل ما را به درستی می فهمند و نه پیام ها را درست منتقل می کنند ، انباشت برخوردهای منفی حل نشده از کودتای 28 مرداد تا لانه جاسوسی و از حمایت آمریکا از عراق تا موضوع هسته ای، برداشت های اشتباه، سوتفاهمات ناشی از تعاملات غیر مستقیم، مهم ترین عوامل بی اعتمادی و تقابل است، روابط ایران و آمریکا نیازمند یک پارادایم جدید است، طرفین خواسته ها، نگرانی ها و دیدگاه های خود از طرف دیگر را مشخص کنند؛ این اقدام قبل از اینکه دوجانبه باشد یک اقدام داخلی است هر یک از طرف ها باید در محیط های تصمیم گیری خود مثل: شورای امنیت ملی یا نهاد رهبری، تصویر روشنی که از مشکلات با طرف مقابل دارند و راه حل های آن ایجاد کنند."

به نقل از کتاب"آقای سفیر-گفتگو با محمد جواد ظریف" نوشته محمد مهدی راجی



۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
آرش
پوستری تأمل برانگیز

پوستری تأمل برانگیز

البته بشخصه این چرخش تاکتیکی دولت رو در صورت وقوع، طبیعی می دونم ولی باید اذعان کنیم که مانور دادن بیش از حد روی رفع تحریمها برای شکوفایی اقتصاد، ضمن اینکه بعد از توافق ما رو قهرا برای مهار توقعات مردم به چرخش موضع وا می داره، باعث انحراف نگاه ما نسبت به تمرکز بر داخل هم خواهد شد.

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
میثم
برای شادی نباید عجله کرد

برای شادی نباید عجله کرد

آنچه می بایست باعث خوشحالی باشد زحمات طاقت فرسای تیم مذاکره کننده و دولت محترم برای پیروزی دیپلماتیک در عرصه این مذاکرات است که بسیار هم قابل تقدیر است.

من هم به سهم خودم از این تلاش مدبرانه و شجاعانه تقدیر می کنم و خوشحالم.

اما با بررسی متن توافق (که این روزها به خاطر حاکم شدن فضای احساسی بر کشور کمتر مورد توجه قرار می گیرد) می توان دریافت که این توافق تضمین محکمی برای اجرای تعهدات غرب به دست نمی دهد.

فی المثال کافیست به پروسه بازگرداندن تحریمها دقت بیشتری کنیم تا دریابیم هر کدام از این شش کشور هر زمان که اراده کنند می توانند با مطرح کردن شبهه خود در شورای امنیت آن هم به صورت معکوس (یعنی بررسی لغو لغو تحریم و نه احیای دوباره تحریم) پرونده را دوباره به جریان بیندازند. ناپایداری این مسأله با در نظر گرفتن حق وتو پررنگ تر هم می شود.

در نظری که ذیل عنوان مطلب دوست عزیزم آرش گذاشتم هم بیان کردم که پیش بینی من این است که این چرخش استراتژیک اتفاق نخواهد افتاد، چرا که ماهیت انقلاب ما حمایت از مظلوم و مبارزه با استکبار و زیاده خواهی هاست و غرب هم بعد از نا امید شدن از رخ دادن چنین تغییری حتی همین توافق هسته ای را هم نقض خواهد کرد.

اگر من جای آرش بودم عنوان مطلب را می گذاشتم «چرخش ماهیت یا تغییر در رفتار» چرا که معتقدم هدف نهایی غرب تغییر اهداف جمهوری اسلامی است و نه صرف استراتژی رسیدن به اهداف. بنابراین نمی توان خوش بین بود که در صورت ناکامی در رسیدن به این منظور، همچنان بر تعهدات خود در قبال ایران پایبند بماند.

اما چیزی که من را بیشتر نگران می کند این است که ما بازی رسانه ای را بعد از نقض توافق ببازیم و به جامعه جهانی اینطور قبولانده شود که علت نقض توافق، عدم اجرای تعهدات توسط ایران است...

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
میثم

چرخش استراتژیک یا تغییر در تاکتیک؟

پس از توافق وین در مورد برنامه هسته ای ایران، موافقان و مخالفان در کشورهای درگیر مذاکرات بویژه در ایران و آمریکا شروع به بحث پیرامون آن کردند. یکی از موارد کلیدی این مباحثات پیرامون این مسئله است که آیا این توافق منجر به تغییر بنیادی در ایران و سیاست هایش خواهد شد و یا خیر.

یکی از مسائل محوری در سخنان اخیر رهبری حول همین موضوع بوده است که گفته است ما تغییری در سیاست های دیگر خود در خاورمیانه نخواهیم داد. مثال دیگر بحث جنجالی احمد سلامتیان و مهدی خلجی روی رفتار ایران پس از توافق بود. لینک ویدیوی مباحثه آنان را در بی بی سی می توانید در اینجا ببینید.

مقاله تلگراف نیز در ارتباط با این موضوع بود. اصل مقاله در اینجا و ترجمه فارسی آن را در الف ببینید. تلگراف به شدت به توافق منعقد شده می تازد تا جایی که معتقد است اوباما در پذیرش این توافق حماقت از خود نشان داده است. در اینجا نیز بحث محوری

۸ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
آرش

پیرامون آزادی بیان یا بیان آزادی

در نظر من آزادی بیان باید در یک جامعه بدون هیچ محدودیتی اعمال گردد و تنها قید آن سلب کردن آزادی بیان دیگران خواهد بود. در ابتدای نوشته، ترجیح می دهم تا حد زیادی موقعیت خود را نسبت به سوالات خوب مطرح شده در نوشته میثم روشن کنم. آیا می توان به هر روشی تفکر و فردی را مورد نقد قرار داد؟ بله، آیا هرکسی می تواند نقد کننده یک تفکر باشد ؟ بله، آیا از هر رسانه و تریبونی می توان یک موضوع خاص را مطرح کرد؟ بله، آیا امکان دفاع به طرف مقابل باید داده شود؟ بله.

در کمال تعجب متوجه شدم که درآمریکا از اصطلاحاتی که ما در ایران مرتبا تکرار می کنیم خبری نیست مانند: نقد سازنده، نقد با پرهیز از توهین، نقد بدون تخریب، آزادی بیان با صدها قید مانند آنها که در نوشته میثم بیان شده است وعباراتی نظیر این ها. تعریف ساده ولی مفید از آزادی بیان آن است که فرد برود بر سر میدان شهر و هرچه دلش خواست بگوید و کسی نیز جلوی او را نگیرد، آزارش ندهد، زندانش نکند و یا او را نکشد. اما نکته عجیب تر آن که آیا در جامعه آمریکا هر روز صبح همه به میدان شهر می روند و مشغول نقد کردن کل مسائل جامعه هستند؟ پاسخ خیر است، آیا بصورت عمومی، در آمریکا افراد هر روز به هر روشی که بخواهند تفکر و فرد مقابل را نقد می کنند؟ پاسخ خیر است، آیا افراد در نقدهای خود دائما مشغول توهین کردن و بی اخلاقی به یکدیگر هستند؟ مجددا پاسخ خیر است. آیا از هر رسانه و تریبونی در جهت استفاده از آزادی بیان استفاده می کنند؟ باز هم پاسخ خیر است. این در حالی است که در مورد تمام مصادیق فوق مثال هایی را به عینه دیده ام که رخ داده است و رخ می دهد به این معنی که امکان بروز و ظهور آنها در جامعه آمریکا وجود دارد ولی  این گونه نیست که همواره در حال رخ دادن باشد. این دو موضوع یعنی آزادی جامعه برای نقد هر مسئله و به هر شکل و مقایسه آن با وضع موجود جوامعی مانند آمریکا چگونه قابل توجیه است؟

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
آرش

تحلیل اقتصادی!

امروز دیدم شبکه VOA مصاحبه ای با یک اقتصاددان درباره اثرات توافق وین بر ایران انجام داده است. لینک ویدئو را اینجا گذاشتم. آقای دکتر فریبرز رئیس دانا که در تهران زندگی می کند با لحن بسیار عصبانی توافق وین را می کوبد. جالب این که هرچه گوش کردم اثری از تحلیل اقتصادی در صحبت های ایشان ندیدم. البته ظاهرا تحصیلات ایشان در حوزه اقتصاد از دانشگاه های معتبر است و استاد نیز هستند. اما از نحوه صحبت ایشان بسیار متعجب شدم.

تحلیل دیگری در همین زمینه از یک اقتصاددان جوان (دکتر حامد قدوسی) دیدم که به شرح زیر است:
۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
آرش

آزادی بیان یا بیان آزادی؟

هو الحکیم

اینکه «آزادی بیان» در ایران و غرب چگونه باید باشد با اینکه آیا واقعا آنگونه که ادعا می کنند اجرا می شود، دو مقوله کاملا جدا هستند. (علت مثال زدن ایران و غرب این است که غالب کشمکش ها و مواجهات بین این دو مصداق صورت می گیرد) چه آنکه در غرب زندان رفتن روژه گارودی ها و فیلتر شدن العالم ها و ... در ایران ممنوع التصویری رئیس جمهور اسبق و بسته شدن نشریات و ... در کارنامه حاکمان ثبت شده است.

هرچند بشخصه معتقدم کشور ما نسبت به آنچه ادعا داشته بیش از غرب به این مفهوم اجازه خودنمایی داده (به مفهوم نسبی دقت شود) اما در این نوشته در مقام بررسی این ادعا و پرداختن به آن نیستم. چرا که معتقدم هنوز تعریف مشترکی از «آزادی بیان» در ادبیات سیاسی و اجتماعی ما وجود ندارد چه رسد به اینکه بخواهیم قضاوت کنیم با آنچه پذیرفته ایم چقدر فاصله عملی داریم. علی الظاهر تا نتوانیم ادبیات و تعریف مشترکی پیدا کنیم بحث بر سر مصداق ها بی فایده خواهد بود. بنابراین اصرار دارم که ابتدا اینجا به یک تعریف مشترک برسیم و چاره راه را در این می بینم که بدون حاشیه مدل ذهنی خود را نسبت به این مفهوم ارائه کنیم و اجازه دهیم نگرشمان در معرض نقد دیگران قرار بگیرد. بدون شک آنگاه که اضلاع مختلف یک نگرش برملا شود بهتر می تواند در بوته نقد و آزمایش قرار گیرد. لذا سعی می کنم تمام زوایای مغفول مانده در باب این تعریف را مطرح کنم:

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
میثم
پیرامون تحریم خوب، تحریم بد

پیرامون تحریم خوب، تحریم بد

چند وقت پیش در یکی از کشورهای مجاور ایران مجسمه بزرگی از طلا از رئیس جمهور آن کشور در حالیکه سوار بر اسب و شمشیر بدست او را نشان می داد، ساخته بودند و در میدان اصلی پایتخت نصب کرده بودند تا حاکم آن کشور نمایشی توخالی از احساس قدرت داشته باشد. این در حالی است که آن کشور از فقر، خشکسالی، فضای خفقان سیاسی، بیکاری و سایر مشکلات رنج می برد. حکایت برنامه هسته ای ایران نیز حکایت اسف بارتری از این حکایت است. برنامه ای که طبق برآوردها رقمی بین 400 تا 500 میلیارد دلار هزینه های مستقیم و غیر مستقیم به کشور تحمیل کرده و در این سال ها تمام ابعاد زندگی ایرانیان را تحت شعاع قرار داده است. برای آن که حسی نسبت به این رقم داشته باشیم لازم است بدانیم میزان بدهی کل یونان که وضع این کشور را فلج کرده و اتحادیه اروپا را به بحران نزدیک کرده، رقمی در حدود 360 میلیارد دلار است.

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
آرش

تحریم خوب، تحریم بد

هو الحکیم

واژه ای که همواره با واژه مذاکرات عجین شده و گمان می رود سرنوشت آن با سرنوشت مذاکرات گره خورده است.

تحریم! برداشته شدن تحریمها در گرو به نتیجه رسیدن مذاکرات است. این عبارت، عبارتی است که از سوی طرف مقابل مدام در حال تکرار شدن است. تا اینجا مشکلی نیست چرا که از سوی آنها انتظاری جز این داشتن بی معناست.

مسأله اصلی گره خوردن این واژه به کلید واژه ای دیگر است: مشکلات کشور!

برقراری تناظر یک به یک بین برداشته شدن تحریم و حل شدن مشکلات کشور، زمزمه ای است که ابتدا از سوی آمریکا و غرب جهت گرفتن دست بالا در مذاکره مطرح شد و متأسفانه در ادبیات دولت مردان ما نیز بدون مزه مزه کردن تبعات آن، تکرار گردید تا بدانجا که حتی حل شدن مشکل آب خوردن مردم منوط به برداشته شدن تحریمها گردید! حتی اگر تحریمها تا بدین حد هم سبب سخت شدن شرایط مردم شده است، اذعان کردن آن از سوی دولت، ما را در مذاکره در موضع ضعف قرار خواهد داد. اقدامی که دولت هم متوجه آن شد و در موضع گیری های بعدی در مقام اصلاح و ماله کشی آن برآمد.

اساسا نسبت دادن مشکلات کشور به تحریم، بار روانی دولت را کم خواهد کرد و هر دولتی به طور طبیعی تمایل دارد تحریمها را عامل اصلی مشکلات قلمداد کند. اتفاقی که در اواخر دولت سابق نیز رخ داد.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
میثم