متن زیر توسط کیوان حسینی منتشر شده است:


نخیر «ارزش جان انسانها» - اگر اصولا چنین ارزشی وجود خارجی داشته باشد -قطعا برابر نیست. نه برای رسانه‌ها. نه برای سیاستمداران. نه برای اقتصاددانان. و نه حتی برای شما که با هیجانی آرمانگرایانه معتقدید که تفاوتی میان مرگ انسانها نیست.

برای رسانه‌ها، چیزی به نام «ارزش جان انسان‌ها» در انتخاب اخبارشان اصولا معنای روشنی ندارد. آنچه معنا دارد «ارزش خبری» است.

«ارزش خبری» هم اخلاقی نیست، تکنیکی است. برای رسانه‌ها بین یک کشته و ۱۰۰ کشته و ۱۰ هزار کشته، تفاوت جدی وجود دارد. یک کشته، خبر کوتاه است. ۱۰ هزار کشته یعنی اینکه همه چیز تعطیل و فقط همین خبر را پوشش بدهید. به این می‌گویند ارزش خبری «فراوانی».

فقط هم تعداد نیست. به وضوح اینکه طرف کجا مرده و چطوری مرده مهم است. وگرنه روزی هزاران نفر می‌میرند. بسیاری کشته می‌شوند. بسیاری بی‌هیچ گناهی قربانی خشونت‌های قومی، مذهبی و سیاسی می‌شوند. هیچ رسانه‌ای نمی‌تواند خبر همه کشته شدگان را منتشر کند. هر رسانه ای بر اساس «ارزش‌های خبری»، آنها را که به نظرش مهمتر است پوشش می‌دهد. برای رسانه فارسی زبان که مخاطبانش عموما در ایران ساکن هستند، کشته شدن ۱۰ نفر در جزایر سلیمان، مطلقا هم وزن کشته شدن ۱۰ نفر در بغداد نیست. ارزش خبری کشته شدن ۱۰ نفر در بغداد دهها برابر کشته شدن انسانها در جزایر سلیمان است. خبرنگارها به این می‌گویند ارزش خبری «مجاورت».

حالا اگر هر روز در بغداد آدم کشته شود، این خبر روز به روز بی‌ارزش‌تر می‌شود. به همین وضوح و سادگی ارزش خبری کشته شدن آدمها کم می‌شود. بی هیچ تعارفی. حالا تئوری هم هست که مخاطب در برابر خبری که هر روز تکرار می‌شود، بی‌حس‌ می‌شود. ولی تئوری است. اثباتش گردن کسی که نظریه‌اش را نوشته. الان ارزش خبر به رگبار بسته شدن شهروندان آمریکایی، نسبت به پنج سال پیش بسیار کمتر شده است. چون حادثه‌ای است که هر ماه تکرار می‌شود. اما اگر یک نفر برود در یک مدرسه لندن و دانش‌آموزان را به رگبار ببندد، دنیای رسانه‌های انگلیسی، زلزله می‌آید.

یک ارزش خبری دیگر هم هست که در آموزش خبرنویسی در ایران بهش می‌گویند «شهرت» ولی در واقع مجموعه‌ای است از چند ارزش خبری مختلف. بهرحال فهمش خیلی ساده است. اگر جرج کلونی زبانم لال سرطان بگیرد، این یک خبر مهم و جهانی است. ولی خیلی‌های دیگر سرطان می‌گیرند و آب از آب تکان نمی‌خورد. انگلیسی‌ها به این ارزش خبری می‌گویند «reference to elite persons».

درست شبیه به این را برای ملت‌ها هم دارند. یعنی رسما در دنیای رسانه چیزی به اسم elite nations وجود دارد. این ارزش خبری موجب می‌شود تا مجری CNN بگوید رهبران آمریکا، بریتانیا، آلمان، روسیه و ایران به رییس جمهوری فرانسه تسلیت گفتند. در حالی که دهها رهبر جهان تسلیت گفته‌اند. حالا نه اینکه ایرانی‌ها ملت الیتی باشند. در این کانتکست، تسلیت روحانی اهمیت خاص پیدا می‌کند. یا دستکم ایران از ملتهای الیت خاورمیانه محسوب می‌شود. و به دلیل همین ارزش خبری بود که اعتراض ایرانی‌ها به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸، تمام خبرگزاریها و تلویزیونهای مهم جهان را پر کرده بود ولی همان سال، اعتراضهای ملت کوچک و فقیر توگو به نتایج انتخاباتشان اصلا به گوش شما که دارید این متن را می‌خوانید نرسید!

بر اساس این ارزش خبری نه تنها میان فرانسه و لبنان تفاوت هست، بلکه بین فرانسه و چک و مجارستان و بلغارستان و رومانی هم تفاوت است. خبرهای یک کشور که بمب اتم دارد، یکی از بزرگترین ارتش‌های جهان را دارد، در شورای امنیت حق وتو دارد و صنعت و اقتصاد پیشرفته دارد، از بسیاری از کشورهای جهان مهمتر است. به همین دلیل است که آمریکایی‌ها آب می‌خورند دنیا با خبر می‌شود.

ارزش‌های خبری هم توسط یک سری روزنامه‌نگار بی‌اخلاق سنگدل نوشته نشده. ارزش‌های خبری، فرمول ساده شده‌ای است برای اینکه آنچه برای مخاطب اهمیت دارد به دستش برسد نه آنچه که برای خبرنگار اهمیت دارد. خبر مرگ مادربزرگ عزیز من، از هر خبر دیگری که در عمرم نوشته بودم برایم مهمتر بود. اما منطقا این خبر اهمیت کافی برای انتشار در رادیو فردا را نداشت. به بیان دیگر اگر فکر می‌کنید رسانه‌ها را یک مشت آدم سنگدل قدرت‌پرست اداره می‌کنند که فقط سلامتی جرج کلونی و کشته‌های پاریس و اظهار نظر حسن روحانی برایشان اهمیت خارق‌العاده دارد، بهتر است توی آینه نگاه کنید. چون شما که مخاطبین همین رسانه‌ها هستید، این ارزش‌های خبری را شکل داده‌اید.

چون برای شما ارزش جان آدمها یکی نیست.