جزر و مد

تلاطم بی هیاهویی است که خاستگاهی مشترک دارد...

تحلیل اقتصادی!

امروز دیدم شبکه VOA مصاحبه ای با یک اقتصاددان درباره اثرات توافق وین بر ایران انجام داده است. لینک ویدئو را اینجا گذاشتم. آقای دکتر فریبرز رئیس دانا که در تهران زندگی می کند با لحن بسیار عصبانی توافق وین را می کوبد. جالب این که هرچه گوش کردم اثری از تحلیل اقتصادی در صحبت های ایشان ندیدم. البته ظاهرا تحصیلات ایشان در حوزه اقتصاد از دانشگاه های معتبر است و استاد نیز هستند. اما از نحوه صحبت ایشان بسیار متعجب شدم.

تحلیل دیگری در همین زمینه از یک اقتصاددان جوان (دکتر حامد قدوسی) دیدم که به شرح زیر است:
۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
آرش

آزادی بیان یا بیان آزادی؟

هو الحکیم

اینکه «آزادی بیان» در ایران و غرب چگونه باید باشد با اینکه آیا واقعا آنگونه که ادعا می کنند اجرا می شود، دو مقوله کاملا جدا هستند. (علت مثال زدن ایران و غرب این است که غالب کشمکش ها و مواجهات بین این دو مصداق صورت می گیرد) چه آنکه در غرب زندان رفتن روژه گارودی ها و فیلتر شدن العالم ها و ... در ایران ممنوع التصویری رئیس جمهور اسبق و بسته شدن نشریات و ... در کارنامه حاکمان ثبت شده است.

هرچند بشخصه معتقدم کشور ما نسبت به آنچه ادعا داشته بیش از غرب به این مفهوم اجازه خودنمایی داده (به مفهوم نسبی دقت شود) اما در این نوشته در مقام بررسی این ادعا و پرداختن به آن نیستم. چرا که معتقدم هنوز تعریف مشترکی از «آزادی بیان» در ادبیات سیاسی و اجتماعی ما وجود ندارد چه رسد به اینکه بخواهیم قضاوت کنیم با آنچه پذیرفته ایم چقدر فاصله عملی داریم. علی الظاهر تا نتوانیم ادبیات و تعریف مشترکی پیدا کنیم بحث بر سر مصداق ها بی فایده خواهد بود. بنابراین اصرار دارم که ابتدا اینجا به یک تعریف مشترک برسیم و چاره راه را در این می بینم که بدون حاشیه مدل ذهنی خود را نسبت به این مفهوم ارائه کنیم و اجازه دهیم نگرشمان در معرض نقد دیگران قرار بگیرد. بدون شک آنگاه که اضلاع مختلف یک نگرش برملا شود بهتر می تواند در بوته نقد و آزمایش قرار گیرد. لذا سعی می کنم تمام زوایای مغفول مانده در باب این تعریف را مطرح کنم:

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
میثم
پیرامون تحریم خوب، تحریم بد

پیرامون تحریم خوب، تحریم بد

چند وقت پیش در یکی از کشورهای مجاور ایران مجسمه بزرگی از طلا از رئیس جمهور آن کشور در حالیکه سوار بر اسب و شمشیر بدست او را نشان می داد، ساخته بودند و در میدان اصلی پایتخت نصب کرده بودند تا حاکم آن کشور نمایشی توخالی از احساس قدرت داشته باشد. این در حالی است که آن کشور از فقر، خشکسالی، فضای خفقان سیاسی، بیکاری و سایر مشکلات رنج می برد. حکایت برنامه هسته ای ایران نیز حکایت اسف بارتری از این حکایت است. برنامه ای که طبق برآوردها رقمی بین 400 تا 500 میلیارد دلار هزینه های مستقیم و غیر مستقیم به کشور تحمیل کرده و در این سال ها تمام ابعاد زندگی ایرانیان را تحت شعاع قرار داده است. برای آن که حسی نسبت به این رقم داشته باشیم لازم است بدانیم میزان بدهی کل یونان که وضع این کشور را فلج کرده و اتحادیه اروپا را به بحران نزدیک کرده، رقمی در حدود 360 میلیارد دلار است.

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
آرش

تحریم خوب، تحریم بد

هو الحکیم

واژه ای که همواره با واژه مذاکرات عجین شده و گمان می رود سرنوشت آن با سرنوشت مذاکرات گره خورده است.

تحریم! برداشته شدن تحریمها در گرو به نتیجه رسیدن مذاکرات است. این عبارت، عبارتی است که از سوی طرف مقابل مدام در حال تکرار شدن است. تا اینجا مشکلی نیست چرا که از سوی آنها انتظاری جز این داشتن بی معناست.

مسأله اصلی گره خوردن این واژه به کلید واژه ای دیگر است: مشکلات کشور!

برقراری تناظر یک به یک بین برداشته شدن تحریم و حل شدن مشکلات کشور، زمزمه ای است که ابتدا از سوی آمریکا و غرب جهت گرفتن دست بالا در مذاکره مطرح شد و متأسفانه در ادبیات دولت مردان ما نیز بدون مزه مزه کردن تبعات آن، تکرار گردید تا بدانجا که حتی حل شدن مشکل آب خوردن مردم منوط به برداشته شدن تحریمها گردید! حتی اگر تحریمها تا بدین حد هم سبب سخت شدن شرایط مردم شده است، اذعان کردن آن از سوی دولت، ما را در مذاکره در موضع ضعف قرار خواهد داد. اقدامی که دولت هم متوجه آن شد و در موضع گیری های بعدی در مقام اصلاح و ماله کشی آن برآمد.

اساسا نسبت دادن مشکلات کشور به تحریم، بار روانی دولت را کم خواهد کرد و هر دولتی به طور طبیعی تمایل دارد تحریمها را عامل اصلی مشکلات قلمداد کند. اتفاقی که در اواخر دولت سابق نیز رخ داد.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
میثم

پیرامون فتنه های بزرگتری که در راهند...

هو الحکیم

سلام

بعد از اینکه متنت را خواندم اولین چیزی که به ذهنم رسید این سوال بود: چه می شود افراد اینقدر متفاوت فکر می کنند و قضاوتهایشان راجع به یک موضوع اینقدر واگرایی دارد؟ به نظرم پاسخ دادن به این سوال ریشه ای تر است.

اما قبل از آن، جملات کلیدی ای که همه یا بخشی از آن را قبول نداشتم پررنگ کردم تا بفهمیم دقیقا اختلافات کجاست که منجر به نتیجه گیری متفاوت می شود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
میثم

فتنه های بزرگتری که در راهند...

بدون شک می توان گفت انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 و حوادث بعد از آن نقش مهمی بر روند سیاسی ایران امروز دارد. تا مدت ها اتفاق اثرگذاری در صحنه سیاست داخلی ایران در این وسعت رخ نداده بود. واقعیت آن است که تا قبل از وقایع آن سال، انقلاب سال 1357 بعنوان مرجع بسیاری از کنش ها و مواضع  سیاسی در ایران بود؛ دائما صحبت از آن بود تا آرمان های برباد رفته انقلاب 57 زنده شود، مسیر منحرف شده از انقلاب اصلاح گردد، عدالتخواهی وعده داده شده در شعائر انقلاب احیاء گردد، آزادی های موعود در اصول قانون اساسی برآمده از انقلاب محقق گردد، اسلام انقلابی دوباره در مرکز تصمیمات اجتماعی و سیاسی ایران قرار گیرد و خلاصه آن که هر گروه سیاسی بر اساس روایت خود از آن حادثه تاریخی، سعی در مشخص کردن موقعیت خود در سپهر سیاست ایران داشت و صد البته گروه های سیاسی رقیب در این میان مسئول انحراف از اصول اساسی انقلاب بودند. اما وقایع انتخابات 88 تمامی این معادلات را برهم زد. پس از آن است که موقعیت گروه ها و شخصیت های سیاسی و حتی اجتماعی، فرهنگی و هنری بر اساس موضع گیری هایشان در وقایع آن سال ها مشخص می شود؛ وقایعی که از آن با عنوان "فتنه" توسط حاکمیت و جریان های نزدیک به حاکمیت نام برده می شود. از آن زمان به بعد بود که واژگانی نظیر "سران فتنه"، "ساکتین فتنه"، "خواص بی بصیرت" و"کاسبان فتنه" وارد ادبیات سیاسی ایران می شود و از آن برای درهم کوبیدن جناح های سیاسی رقیب بخصوص توسط جریان اصول گرا بکار می رود. سوال آن است که چرا با تسلط نسبی حاکمیت پس از آن وقایع، همچنان از آن با این شدت و حدت یاد می شود و این چنین در مرکز توجه حاکمیت در ایران است؟ چرا هنوز سخن از آن است که فتنه های بزرگتری در راه است؟ نگرانی حاکمیت از آن وقایع در چیست؟ اصولا اهمیت وقایع انتخابات 88 و پس از آن در چیست؟ برای پاسخ به این پرسش باید دید دلایل و علل آن وقایع در چه بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
آرش
web-site

web-site


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
آرش